*** joooor va joooor***

خوش آمدید............

*** joooor va joooor***

خوش آمدید............

مهر مادری

غیر عشق او ، که دردش عین درمان گشتن است
حاصل هر کار دیگر جفت حرمان گشتن است
خوشدلی خواهی پی او گیر ، کاندر باغ مهر
صبح را از بوی این گل ذوق خندان گشتن است
شمع را زان رو خوش افتاده ست این خود سوختن
کز فنای تن هوای او همه جان گشتن است
تا نهادی گنج راز عشق خود در خک ما
قدسیان را ملتمس تشریق انسان گشتن است
تا سر زلف تو شد بازیچه ی دست نسیم
کار و بار جمیع مشتاقان پریشان گشتن است
جام بشکستند و کنون وقت گل خون می خورند
حاصل آن توبه کردن این پشیمان گشتن است
از لب پیمانه ، گر سر می رود ، لب بر مگیر
مرد را از جان گذشتن به ز پیمان گشتن است
سایه ! ایمان خلیلی نیست در این دام کفر
ورنه آتش را همان شوق گلستان گشتن است



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد