*** joooor va joooor***

خوش آمدید............

*** joooor va joooor***

خوش آمدید............

جمعه ی تلخ.....

 

وای از این جمعه ی تلخ

که در  آن

بی خبر، اشک به چشمم جاریست

بغض، چون حلقه ی دار

و من از حلقه ی بغض، آویزان…

بی تحمّل گشتم

دیگر از نام و نشانش خسته

علتش چیست کزین جمعه دلم می گیرد؟

چه غروبی دارد

روزگاریست که با فاصله ها همرنگ است

اُف بر این روز که دل، در برِ آن شور زند…

جمعه یادآور آن درد فراق است به من…

کاش، این هفت برادر، شش بود…

کاش، این جمعه نیاید دیگر…

باز، امروز دلم را سوزاند…

علتش چیست، نمی دانم من…

وای از این آتیه ی بی فرجام…………………….

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد